سؤال اول راجع به بحثی است كه ما در معنی فطريات كرديم ، در جمع ميانآيهای كه میفرمايد شما آفريده شديد در حالی كه چيزی نمیدانستيد ، و آياتیكه آنها را آيات ميثاق و فطرت میناميم . ما آنجا به اين شكل مطلب رابيان كرديم كه گفتيم نظريه فيلسوفان اسلامی به اين نحو است كه انسان يكسلسله معلومات فطری دارد به معنی اينكه اين معلومات ، اكتسابی نيست نهبه معنی اين كه بالفعل همراه او هست و آنها را با خود آورده است . باخود بياورد و از اول داشته باشد يك مطلب است ، وقتی كه برايش پيدامیشود از راه كسب پيدا نمیشود مطلب ديگری است . اين به معنی آن استكه همين قدر كه بر ذهن عرضه میشود ، بدون اينكه نيازی به دليل باشد ، ذهنآن را در میيابد . در سؤال ، اين را بردهاند به مسأله عالم ذر :آيا اين سؤال پيش نمیآيد كه پس آن تعهد و ميثاق الهی و |