بالفقه و الاثار و المناقب " . يا درباره علی بن ابراهيم قمی میگويد :" من العلماء الفقهاء " . و درباره محمد بن حسن بن احمد بن الوليد قمیمیگويد : " وله من الكتب كتاب الجامع فی الفقه " . ولی ظاهرا كتبفقهيه آنها به اين شكل بوده است كه در هر بابی احاديثی كه آنها را معتبرمیدانسته اند و بر طبق آنها عمل میكردهاند ذكر میكردهاند ، آن كتابها همحديث بود و هم نظر مؤلف كتاب . محقق حلی در مقدمه " معتبر " ميگويد :" نظر به اينكه فقهاء ما رضوان الله عليهم زيادند وتأليفات فراواندارند و نقل اقوال همه آنها غير مقدور است ، من به سخن مشهورترين به فضلو تحقيق و حسن انتخاب اكتفا كردهام و از كتب اين فضلا به آنچه اجتهادآنها در كتابها هويدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اكتفا كردهام. از جمله كسانی كه نقل میكنم ( از قدمای زمان ائمه ) حسن بن محبوب ،احمد بن ابی نصر بزنطی ، حسين بن سعيد ( اهوازی ) ، فضل بن شاذان (نيشابوری ) ، يونس بن عبدالرحمن ، و از متأخران ، محمدبن بابويه قمی (شيخ صدوقی ) و محمد بن يعقوب كلينی ، و از اصحاب فتوا علی بن بابويهقمی ، اسكافی ، ابن ابی عقيل ، شيخ مفيد ، سيد مرتضی علم الهدی و شيخطوسی است . . . "محقق با آنكه گروه اول را اهل نظر و اجتهاد و انتخاب میداند آنها رابه نام اصحاب فتوا ياد نمیكند ، زيرا كتب آنها در عين اينكه خلاصهاجتهادشان بوده است ، به صورت كتاب حديث و نقل بوده است نه به صورتفتوا . اينك ما بحث خود را از مفتيان اولی كه در زمان غيبت صغرابودهاند آغاز میكنيم : |