. 10 كتاب الايمان . ايمان ( به فتح الف ) جمع يمين است كه به معنیسوگند است . اگر انسان سوگند بخورد كه فلان كار را خواهم كرد ، آن كار براو واجب میگردد ، يعنی سوگند ، تعهدآور است ، اما به شرط اينكه سوگندبه نام خدا باشد ( عليهذا سوگند به نام پيغمبر يا امام يا قرآن شرعاتعهدآور نيست ) ، ديگر آنكه آن كار جايز باشد ، پس سوگند برای انجامكاری كه حرام يامكروه است ، بلااثر است و تعهدآور نيست . سوگند مشروعمثل اينكه سوگند ياد كند كه فلان كتاب مفيد را از اول تا آخر مطالعه كندو يا سوگند ياد میكند كه روزی يك مرتبه دندان خود را مسواك كند . حنثيعنی تخلف سوگند مستلزم كفاره است . . 11 كتاب النذر . نذر نوعی تعهد شرعی است بدون سوگند برای انجامكاری . صيغه مخصوص دارد . مثلا انسان نذر میكند كه نافلههای يوميه رابخواند و میگويد : لله علی ان اصلی النوافل كل يوم . در سوگند شرط بود كهمورد سوگند مرجوح نباشد يعنی حرام يامكروه نباشد . عليهذا سوگند بر امرمباح مانعی ندارد . ولی در نذر شرط است كه متعلق نذر راجح باشد يعنیكاری باشد كه برای دين يا دنيا مفيد باشد . پس نذر برای امری كه رجحانیندارد و فعل و تركش علی السويه است باطل است . فلسفه لزوم عمل به سوگند و وفای به نذر اين است كه اين هر دو نوعیپيمان با خدا است . همانطور كه پيمان با بندگان خدا بايد محترم شمردهشود : « اوفوا بالعقود » ، پيمان با خدا نيز بايد محترم شمرده شود . |