صيغه خاص باشد اين نيز به نوبه خود دو نوع است : يا اين است كه آنصيغه بايد وسيله دو طرف خوانده شود ، يكی طرف ايجاب باشد و ديگری طرفقبول ، و يا آنكه نيازی به دو طرف ندارد ، صيغهای است يك جانبه .اگر از نوع اول باشد " عقد " ناميده میشود ، مانند بيع و اجاره ونكاح كه يك طرف ايجاب میكند و طرف ديگر قبول . و اگر صرفا يك فرد بهتنهائی میتواند اجرا كند بدون نياز به طرف ديگر " ايقاع " ناميدهمیشود . مانند " ابراء " يعنی صرف نظر كردن از طلب خود ، يا طلاق و ياعتق . ما بعدا درباره اين تقسيم و ساير تقسيمات بحث خواهيم كرد .محقق حلی در اين تقسيم بندی مجموع ابواب فقه را چهل و هشت باب قرارداده است . ده باب را " عبادات " ، پانزده باب را " عقود " ،يازده باب را " ايقاعات " و دوازده باب را " احكام " خوانده است. ولی بعدا خواهيم ديد كه عملا اين شمارهها به هم خورده است . ضمنا اين نكته نا گفته نماند كه در قرن اول و دوم هجری كتبی كه نوشتهمیشد ، درباره يك يا چند موضوع فقهی نوشته میشد نه درباره همه موضوعات. مثلا در كتب تراجم میخوانيم كه فلان شخص كتابی در " صلوش " و فلانشخص ديگر كتابی در " اجاره " و سومی كتابی در " نكاح " نوشته است .از اينرو در دورههای بعد نيز كه جوامع فقهی ( يعنی كتب جامع همه دورهفقه ) نوشته شد ، ابواب فقه هر كدام تحت عنوان " كتاب " ياد میشود .رسم بر اين است كه بجای اينكه بنويسند " باب الصلوش " يا " بابالحج " مینويسند . |