برخی به حقوق قضائی مانند قضاء ، شهادات ، اقرار . برخی مربوط است بهحقوق جزايی و جنايی مانند حدود ، تعزيرات ، قصاص و ديات . برخی مربوطاست به ضمانات مانند غصب ، حواله و غيره . و برخی مربوط است بهشركتهای ميان سرمايه و سرمايه يا ميان سرمايه و كار مانند شركت مضاربه ،و مزارعه ، مساقات . برخی دارای چند جنبه است مانند حج كه هم عبادتاست و هم تعاون است و هم كنگره اجتماعی . يا سبق و رمايه كه از نظر شرطبندی ، مالی است و به امور مالی و روابط اقتصادی مربوط است ، و از نظراينكه هدف تمرين عمليات سربازی است به مسؤوليتهای اجتماعی و سياسیمربوط میشود . البته واضح است كه همه اين كارهای متنوع جزء يك دستگاه و يك منظومهاست و در يك هدف نهايی كه سعادت آدمی است اشتراك دارند . امامیدانيم كه اين اندازه وجه اشتراك در ميان مسائل علوم مختلف هم هست .مسايل علوم قضائی و سياسی و علوم اقتصادی و علوم روانی و اجتماعی همه دراين كلی شركت دارند و همه علوم مختلف و متنوع بشر از نظر تأثيرشان درسعادت بشر منظومه واحدی را تشكيل میدهند . اينجا قهرا اين پرسش پيش میآيد كه آيا فقه واقعا يك علم نيست بلكهچندين علم است ؟ خصوصا با توجه به اينكه مسائلی كه فقه در حوزه خود طرحكرده و در زير يك زير چتر قرار داده است امروز علوم مختلف خواندهمیشود و احيانا مبادی تحقيق و متود تحقيق در آنها نيز با يكديگر مختلف ومتفاوت است . پاسخ اين است كه فقه يك علم است نه چندين علم . با |