98 مهمانان علی مردی با پسرش ، به عنوان مهمان ، بر علی - عليهالسلام - وارد شدند .علی با اكرام و احترام بسيار آنها را در صدر مجلس نشانيد و خودش روبرویآنها نشست . موقع صرف غذا رسيد . غذا آوردند و صرف شد . بعد از غذا ،قنبر غلام معروف علی ، حولهای و طشتی و ابريقی برای دست شوئی آورد . علیآنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشويد . مهمانخود را عقب كشيد و گفت : " مگر چنين چيزی ممكن است كه من دستهايم را بگيرم و شما بشوئيد " .علی فرمود : برادر تو ، از سر تو است ، از تو جدا نيست ، میخواهدعهدهدار خدمت تو |