حرام در امر زناشويی در ميان بود . زن و شوهر هر دو مايل بودند كه مثلسابق به زندگی خود ادامه دهند ، اما نگران بودند كه نكند طلاق صحيح باشد وآميزش آنها از اين به بعد حرام ، و فرزندان آينده آنها نامشروع باشند .مرد تصميم گرفت به فتوای علمای شيعه عمل كند و طلاق واقع شده را " كانلم يكن " فرض كند . زن گفت تا خودت شخصا از امام صادق اين مسئله رانپرسی و جواب نگيری دل من آرام نمیگيرد . امام صادق - عليه السلام - در آن وقت در شهر قديمی حيره ( نزديك كوفه) به سر میبرد . مدتی بود كه سفاح ، خليفه عباسی ، آن حضرت را از مدينهاحضار و در آنجا او را به حال توقيف و تحت نظر نگاه داشته بود ، و كسینمیتوانست با امام رفت و آمد كند يا هم سخن بشود . آن مرد هر نقشهای كشيد كه خود را به امام برساند موفق نشد . يك روز كهدر نزديكی توقيفگاه امام ايستاده بود و در انديشه پيدا كردن راهی برایراه يافتن به خانه امام بود ، |