اشراف قرار بگيرند ، پا از گليم خود درازتر خواهند كرد و با طبقاتعاليه و اعيان و اشراف ستيزه خواهند جست . پس بهتر اين است كه يكبچه كشاورز بداند كه بايد كشاورز باشد و بس ، يك بچه آهنگر نيز بداندكه غير از آهنگری حق كار ديگر ندارد و همينطور . . . " . - " اما ما از همه مردم برای مردم بهتريم ( 3 ) . ما نمیتوانيم مثلشما باشيم و طبقاتی آنچنان در ميان خود قائل شويم . ما عقيده داريم امرخدا را در مورد همان طبقات پست اطاعت كنيم . همان طور كه گفتم بهعقيده ما همه مردم از يك پدر و مادر آفريده شدهاند و همه برادر وبرابرند . ما معتقديم به وظيفه خودمان درباره ديگران بخوبی رفتار كنيم ،و اگر به وظيفه خودمان عمل كنيم ، عمل نكردن آنها به ما زيان نمیرساند .عمل به وظيفه مصونيت ايجاد میكند " . زهره بن عبدالله اينها را گفت و رفت . رستم بزرگان سپاه را جمع كرد وسخنان اين فرد پاورقی : . 3 " نحن خير الناس للناس " . |