اين مردم هم عقيدهاند . اينها از دين ما خارج شدهاند و دين ديگری برایخود انتخاب كردهاند " . عثمان جواب تندی به گوينده اين سخن داد . او هم ديگر طاقت نياورد ،از جا حركت كرد و سيلی محكمی به چهره عثمان نواخت ، كه يك چشمش كبودشد . يكی از حضار مجلس گفت : " عثمان ! قدر ندانستی ، در جوار خوب آدمی بودی ، اگر در جوار وليدبن مغيره باقی مانده بودی اكنون چشمت اين طور نبود " . عثمان گفت : - " پناه خدا مطمئن تر و محترم تر است از پناه غير خدا هر كه باشد .اما چشمم : بدانكه چشم ديگرم نيز آرزومند است به افتخاری نائل شود كهاين چشمم نائل شده است " . خود وليد بن مغيره آمد جلو و گفت : - " عثمان ! من حاضرم جوار خودم را تجديد كنم " . - " اما من تصميم گرفتهام جز جوار خدا جوار احدی را نپذيرم " ( 1 ) . پاورقی : . 1 اسدالغايه ، جلد3 ، ص 385 - 386 و سيره ابن هشام ، جلد 1 ، ص 364- . 370 |