بگيرد ، اما در همان وقت كه حجر به طرف منزل علی رفت ، علی از راهديگر به مسجد آمده بود . با اينكه مكرر از طرف فرزندان علی و يارانش تقاضا شده بود كه اجازهدهد تا برايش گارد محافظ تشكيل دهند ، اما امام اجازه نداده بود ، اوتنها میآمد و تنها میرفت ، در همان شب نيز اين تقاضا تجديد شد ، باز هممورد قبول واقع نشد . علی وارد مسجد شد و فرياد كرد : " ايها الناس نماز ! نماز ! " درهمين وقت دو برق شمشير كه به فاصله كمی در تاريكی درخشيد و فرياد الحكملله يا علی لا لك همه را تكان داد . شمشير اول را شبيب زد ، اما بهديوار خورد و كارگر نشد . شمشير دوم را عبدالرحمن فرود آورد و به فرق سرعلی وارد شد . از آن طرف حجر با شتاب به طرف مسجد برگشت ، اما وقتیرسيد كه فرياد مردم بلند بود : " اميرالمؤمنين شهيد شد ، اميرالمؤمنين شهيد شد " . سختی كه از علی پس از ضربت خوردن |