تكبير گفتند ، كه گويی از زمين و آسمان و در و ديوار ، اين جمله به گوشمیرسيد ، لحظهای جلو در خانه توقف كرد و اين ذكر را با صدای بلند گفت :" « الله اكبر ، الله اكبر ، الله اكبر علی ما هدانا ، الله اكبر علیما رزقنا من بهيمة الانعام ، الحمد لله علی ما ابلانا » " . تمام مردم با صدای بلند هماهنگ يكديگر اين جمله را تكرار میكردند ، درحالی كه همه به شدت میگريستند ، و اشك میريختند ، و احساساتشان به شدتتهييج شده بود . سران سپاه و افسران كه با لباس رسمی آمده براسبها سواربودند و چكمه به پا داشتند ، خيال میكردند مقام ولايت عهد ، با تشريفاتسلطنتی و لباسهای فاخر و سوار بر اسب بيرون خواهد آمد . همين كه امام رادر آن وضع ساده و پياده و توجه به خدا ديدند ، آن چنان تحت تأثيراحساسات خود قرار گرفتند كه اشك ريزان صدا را به تكبير بلند كردند ، وبا شتاب خود را از مركبها به زير افكندند ، و بيدرنگ چكمهها را از پادر آوردند . |