جهان ، علوم رياضی جهان ، علوم طبيعی جهان ، علوم انسانی جهان ، علومفلسفی جهان ، حقوق و ادبيات و . . . خدمتی كردهاند يا نكردهاند ، كهالبته كردهاند . اما میگويم اگر فقه ما را ، فلسفه ما را ، عرفان و سير و سلوك ما را ،اخلاق و فلسفه زندگی و فلسفه تعليم و تربيت ما را ، تفسير ما را ، حديثما را ، ادبيات ما را ، حقوق ما را بايد قبول كرد و پذيرفت ، بايد فقيهشد ، يا فيلسوف شد ، يا عارف و سالك شد و يا . . . و اگر هم بايد نفیكرد و طرد نمود باز هم بايد آنها را آموخت و فهميد و هضم كرد و آنگاه بهرد و طرد و نفی آنها پرداخت . اين صحيح نيست كه يك فرد غير وارد كهاگر يك كتاب فقه يا فلسفه را به دستش بدهند نمیداند از راست بگيرد يااز چپ ، پيشنهاد رد و طرد بدهد . آنگاه چنين گفتم : ما فعلا نهضتی داريم موجود . هر نهضت اجتماعی بايدپشتوانهای از نهضت فكری و فرهنگی داشته باشد و اگر نه در دام جريانهايیقرار میگيرد كه از سرمايهای فرهنگی بر خوردارند و جذب آنها میشود وتغيير مسير میدهد ، چنانكه ديديم گروهی كه از سرمايه فرهنگی اسلامی بیبهرهبودند چگونه مگسوار در تار عنكبوت ديگران گرفتار آمدند ( 1 ) . و ازطرف ديگر هر نهضت فرهنگی اسلامی كه بخواهد پشتوانه نهضت اجتماعی ماواقع شود بايد از متن فرهنگ كهن ما نشأت يابد و تغذيه گردد نه ازفرهنگهای ديگر . اينكه ما از فرهنگهای ديگر ، مثلا فرهنگ ماركسيستی يااگزيستانسياليستی و امثال اينها قسمتهايی التقاط كنيم و روكشی از اسلام برروی آنها بكشيم برای اينكه نهضت ما را در مسير اسلامی هدايت كند كافینيست . ما بايد فلسفه اخلاق ، فلسفه تاريخ ، فلسفه پاورقی : . 1 [ مقصود سازمان مجاهدين خلق است كه از اسلام به ماركسيسم تغييرايدئولوژی داد ] . |