پيوستگی ميان اعضای يك حزب يا پيوستگی به طور مطلق آمده است ؟ ثانيامگر قرآن پيوستگی ميان اهل ايمان ( حزبالله ) را صريحا توصيه و تأكيدنكرده است ؟ " « و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا »" ( 1 ) (همه با يكديگر به ريسمان الهی چنگ بزنيد و از يكديگر جدا مباشيد ) .اكنون چه ضرورتی هست كه هر جا نام " صلوش " آمده آن را به معنیپيوستگی عناصر انقلابی در رابطه با كل هستی به حساب آوريم ؟ ثالثا اينكهمیگوييد " به روزگار غيب انقلاب ، بايد بين عناصر انقلابی نوعی پيوستگی. . . باشد " مفهومش اين است كه در روزگار شهادت انقلاب ، دستور "« اقيموا الصلوش »" ( 2 ) بلاموضوع است ، همچنانكه نظير اين را در موردجمله " « و مما رزقناهم ينفقون »" گفتهايد . آيا مسلمانان صدر اسلام دردوره مدينه ، كه دوره به اصطلاح شهادت انقلاب بود ، دستور " « اقيمواالصلوش »" و دستور " « و مما رزقناهم ينفقون »" را اجرا نمیكردند ؟!از شما میپرسم آيا از نظر قرآن ، پيوستگی عناصر مؤمن ، مولود و تابعوابستگی انسان با خداست يا وابستگی انسان با خدا تابع و مولود و مظهروابستگی عناصر مؤمن انقلابی است ؟ آيا نماز معهود مسلمانان صورت خارجیپيوستگی مؤمنان است يا پيوستگی مؤمنان در حكم صورت اجتماعی پيوستگیمؤمنان با خداست ؟ شما خلود و جاودانگی را كه در قرآن آمده است ، همان گونه تفسير میكنيدكه فلاسفه مادی تفسير كرده و میكنند ، كه خلاصهاش اين است كه اگر فرد درطريق تكامل جامعه فانی گردد ، جاودان میگردد ، زيرا راه جاودان است وتكامل جاودان است هر چند فرد پاورقی : . 1 آل عمران / . 103 . 2 حج / . 78 |