بود كه همه اينها به عنوان پيام به دانشجو پخش شود ( 1 ) . در اين بينيكی از افراد غير مسؤول جلسه ، جملهای گفت كه همان ، موضوع قسمت عمدهسخنان من شد . جملهای كه آن فرد گفت خلاصهاش اين بود : بايد مردم را از شر اين دريایمعارف ( معارف اسلامی ) راحت كرد . نظر به اينكه فكر میكنم آنچه در آن جلسه گفتهام برای اين بحث كه در آنهستيم مفيد است ، در اينجا آنها را بازگو میكنم ، گفتم : ارسطو جملهای دارد درباره فلسفه ، میگويد : " اگر بايد فيلسوفی كردبايد فيلسوفی كرد ، و اگر نبايد فيلسوفی كرد باز هم بايد فيلسوفی كرد ". توضيح دادم كه مقصود ارسطو اين است كه فلسفه يا درست است و بايد آنرا تأييد كرد و يا غلط است و بايد آن را طرد كرد . اگر درست و قابلتأييد است بايد فيلسوف شد و با نوعی فيلسوفيگری ، فلسفه را تأييد كرد ،و اگر هم غلط است و طرد شدنی ، باز بايد فيلسوف شد و فلسفه را آموخت وبا نوعی فيلسوفيگری فلسفه را نفی و طرد كرد . پس به هر حال فلسفه رابايد آموخت و ضمنا بايد دانست كه هر نوع انكار فلسفه خود نوعی فلسفهاست و كسانی كه میپندارند تنها با دست آوردهای برخی علوم بدون آنكهتوأم با انتزاعات فلسفی بشود ، فلسفه را نفی و رد میكنند سخت دراشتباهند . اضافه كردم كه : من فعلا كار ندارم كه علمای اسلام در طول هزار و چند صدسال به فرهنگ جهان و معارف جهان و تمدن پاورقی : . 1 شنيدهام اخيرا آنچه در آن جلسه گفته شده ، تكثير و پخش شده است ونمیدانم كم و كسر و حذف و اصلاحی به عمل آمده يا خير ؟ |