است - و اصلح افراد به اين اظهار نظر بوده زيرا علاوه بر تسلط كم نظير برمعارف اسلامی ، از معارف غربی نيز آگاهی داشته و به علاوه با خود دكترنيز معاشر بوده است - و ضمن برشمردن نقاط مثبت اين آثار ، انتقاداتاساسی بر آن وارد كرده است و برداشتهای مرحوم دكتر را نمی توان اسلامناب به شمار آورد . ولی همين حقيقت ساده برای برخی قابل قبول نيست و سر آن يا عشق ومحبت شديد به آن مرحوم است ، كه عشاق را با عقل كاری نيست ، و يا عنادورزيدن . ممكن است برای برخی اين سؤال پيش آيد كه چه اصراری به نشان دادناشتباهات مرحوم دكتر است و اين كار چه ضرورتی دارد ؟ پاسخ - چنانكهاستاد شهيد گوشزد كردهاند - آن است كه برخی اين نوشتهها را وسيلهای برایرنسانس اسلامی قرار میدهند ، لازم است صحت و سقم آنها آشكار شود تا موردسوء استفاده قرار نگيرد . به علاوه گذشته همواره بايد مايه عبرت آيندهباشد . حقيقت آن است كه گروه فرقان به اعتراف صريح اعضای آن و آن طوركه نشريات اين گروه به وضوح نشان میدهد به شدت متأثر از آثار مرحومدكتر بود و البته اين بدان معنی نيست كه اگر فرضا دكتر شريعتی در قيدحيات بود از اعمال آنها راضی بود ، قطعا از اعمال ننگين آنها اظهار تنفرمیكرد خصوصا با علاقهای كه به استاد مطهری داشت ، ولی واقعيت تاريخیهمان است كه گفته شد و البته واقعيت تلخی است و ای كاش چنين نمیبود .به هر حال آثار مذكور اين قوه و استعداد را دارد كه چنان گروههايی رابسازد اگر چه دارای قوهها و استعدادهای مثبت نيز هست ، بستگی دارد بهقابليتها و روحيات افرادی كه از آنها استفاده میكنند . در اين باب سخنبه درازا كشيد ، برگرديم به توضيح درباره ساير بخشهای اين كتاب :در بخش سوم ، تأثير پذيری برخی روشنفكران مسلمان از فلسفه حسی ومخالفت آنها با تفكر و تعمق در مسائل ماوراء الطبيعی گوشزد شده و نظراتنويسنده كتاب " راه طی شده " ( مهندس بازرگان ) در اثبات توحيد ،نقد و بررسی شده است . |