از فكر و مطالعه و كتب روانپزشكهای عصر حاضر خيلی بالاتر است ، برایاينكه اسلام حتی در فكر و خيال ما دخالت كرده و به ما دستور داده است كه" « ان بعض الظن اثم »" يعنی حتی بعضی از گمانها زيانبخش است وبرای شما ضرر دارد . بگذريم از صحنه هايی كه میبينيم و میشنويم و مجامعیكه شركت میكنيم و برای روان و اعصاب و سلامتی روح ما زيانهای جبرانناپذيری دارد و خيلی از ضعفهای عصبی و روانی را همين صداها و همين جلساتايجاد میكند و متأسفانه ما هم غالبا پرهيز نمیكنيم اما میتوان گفت اسلاماز سطح فكر روانشناسهای عصر حاضر بالاتر است ، در گمانی كه مربوط به خودما هم هست دخالت و نظارت دارد كه بعضی از گمانها را ما حق نداريمبكنيم يعنی لحظاتی را به بعضی از گمانها بگذرانيم كه همان در روح خود مازيانهايی خواهد داشت ، موظفيم كه توجه نكنيم . منظور من اين بود كه چهجناب آقای مطهری و چه آقايان همكاران و دوستان ، در مسائل علمی مثالهايیبزنند و با توجه به آخرين نظريات علمی امروز تطبيق كنيم تا نتيجه واثرش را بهتر درك كنيم . جواب : گويا آقای دكتر توجه نفرموده بودند كه بنده اول مقدمه كوچكیعرض كردم كه اين بحث بحث خيلی خوبی است و زمينهای هست و هر چه كه مابرای آن وقت صرف كنيم مناسب است ، برای اين بود كه خواستم توجه داشتهباشيد كه من دلم میخواهد كه در اين موضوع زياد بحث شود . آنچه كه من اولعرض كردم به عنوان فهرستی بود برای مسائلی كه بعدها میخواهيم با همكاریآقايان درباره آنها بحث كنيم ، نخواستم از آن رد شده باشيم . اين را مناول به عنوان فهرست عرض كردم كه اعجاز قرآن در دو ناحيه است ، يكیناحيه زيبايی كه اصطلاحا ناحيه لفظی گفته میشود ، و ديگر ناحيه علمی وفكری . بعد برای اينكه ما يك فهرستی گفته باشيم همين قدر عرض كردم كهمثلا درباب توحيد ، درباب اخلاق ، درباب مقررات خانوادگی ، در طبيعيات[ چنين است ] . منظورم اين بود كه اينها را در فصلهای بعدی بايد بهتفصيل بگوييم و مخصوصا من در اول سخنم عرض كردم مسائلی هست كه در حدودتخصص من نيست و آقايان بايد در اين موضوعات مطالعه كنند ، منتها من درحدودی كه برايم مقدور باشد كتابهايی به شما راهنمايی كنم و بعد خودتانبياييد اينجا بيان كنيد . مثلا همين كتاب باد و باران در قرآن آقایمهندس بازرگان بايد در يكی دو جلسه درباره آن بحث شود و يكی از آقايانكه در اين جور مسائل طبيعيات و جوشناسی واردتر از من است بيايند مسائلرا بحث كنند و روی اينها انتقاد كنيم . پس |