خواب مصنوعی و كشف شعور باطن قضيه خواب مصنوعی ، روحی بودن و خارقالعاده بودن اين قوه را بيش ازپيش اثبات كرد . در خواب مصنوعی كه يك شخص با اراده خودش و يا باسلسله اعمالی كه انجام میدهند كسی را خواب میكند ، اين آدم نه تنهاروحش ، حتی بدنش تابع القاء و اراده شخص عامل میشود ، چطور ؟ آنطور كهما در كتابها خواندهايم و نوشتهاند ، گاهی در خواب مصنوعی ، [ عامل ] بهحدی شخص را تحت تأثير قرار میدهد كه برخلاف خواب طبيعی كه اگر عواملیروی بدنش وارد شود و زياد اثر بگذارد بيدارش میكند او يك حالت بیحسیو بیشعوری كامل پيدا میكند كه حتی اگر اعضايش را قطعه قطعه كنند بازهماز خواب بيدار نمیشود . درخواب طبيعی وقتی صدايش كنند بيدار میشود .او را اگر ديگری صدا كند از خواب بيدار نمیشود . در خواب طبيعی اگرضربهای يا دردی بر بدنش وارد كنند بيدار میشود ، او باز هم بيدار نمیشود. وقتی آن القاء كننده به او القا كرد بخواب ! او ديگر میخوابد . تاوقتی او امر نكند و دستور ندهد كه بيدار شو ، بيدار نمیشود . اينجاروحيون يك نتيجهگيری كه میتوانند بكنند اين است : شخص تلقين كننده (عامل ) اراده او را تحت تسخير خودش قرار داده . وقتی كه او را خواباندو شعور ظاهرش را از كار انداخت ، شعور باطن او را در اختيار میگيرد وشعور باطنش تمام بدن خودش را در اختيار میگيرد به طوری كه وقتی اين بهاو میگويد تو بايد احساس درد نكنی شعور باطن اطاعت میكند : بله ، بايداحساس درد نكنم . شعور باطن وقتی كه تصميم میگيرد احساس درد نكنداحساس درد نمیكند . اين خيلی عجيب است . با اينكه نه تنها طبق فرضيهماديين ، حتی در فريضه ثنويين امثال دكارت - افرادی كه روح را مجزای ازبدن و اينها را دو دستگاه عليحده و مستقل از يكديگر میدانند - نيز اصلاربطی ميان روح و بدن نيست ، روح بخواهد يا نخواهد بدن كار كند بدن كارخودش را بايد انجام بدهد ، ولی معلوم میشود با اين وسيله ( يعنی اينخودش يك دريچه است ) میتوان كاری كرد كه شعور باطن حتی احساس بدن راهم در اختيار بگيرد ، اگر بخواهد بدن احساس درد كند میكند و اگر نخواهدنمیكند . بعضی از خوابهای مصنوعی از يك نظر ديگر مهمتر است و آن اين است كهدر |