میتواند طی كند . آنگاه آنچه كه در اديان آمده است در دستورهای عبادی وغير عبادی ، برای اين است كه ما يك وقت مثلا راه رياضت كشهای هندی وديگران را پيش نگيريم . راهی كه اسلام نشان میدهد راهی است كه نه زندگیرا مختل میكند و نه معنويت و صفای روح را ، بلكه در عين اينكه انسان رویمیآورد به زندگی و اجتماع و نظامات اجتماعی ، در عين حال صفای روح ومعنويت خودش را هم حفظ و نگهداری میكند و از ميان نمیبرد . اما درراههای ديگر ممكن است كسی ، ديگر آن امور را فراموش كند ، فقط رومیآورد به زندگی ، میشود مادی در زندگی ، يك كسی هم زندگی را به كلی رهامیكند ، مثل جوكيهای هندی میرود يك گوشهای و فقط میپردازد به اينكه قوایروحی خودش را تقويت كند . از نظر اسلام اين عمل حرام است ، نه تنهامستحسن نيست ، اصلا عمل حرامی است و تازه غير از اينكه نوع عمل حراماست هدفش هم حرام است چون كسی كه اين كارها را بخواهد بكند برای اينكهچنين قدرتی به دست بياورد اين رذالت است . اولياء خدا خدا را عبادتنمیكنند كه خدا در نتيجه آن عبادت يك چنين قدرتی به آنها بدهد كه كارخارقالعاده بكنند . اين نفس پرستی است ، اين گول خوردن است . آنها خدارا عبادت میكنند كه خدا را عبادت كرده باشند ولی خود به خود چنينچيزهايی هم پيدا میشود ، و لهذا افراد زيادی در دنيا هستند كه از طريقعبادت چنين چيزهايی را به دست آوردهاند و ابدا بروز نمیدهند برای اينكهمیترسند اين بروز دادن يك نوع خودنمايی باشد و اگر خودنمايی باشد بساهست كه از آنچه كه در نزد خدا دارند يعنی از آن قرب معنوی سقوط میكنند، ولی خود به خود آن به دنبال اين برای انسان پيدا میشود . بحث ما درباب اصل معجزه تمام شد . حالا اگر آقايان موافق باشند - وقول هم دادهايم - بحث خاصی راجع به اعجاز قرآن بكنيم كه ما قرآن را كهمعجزه میدانيم از چه لحاظ است ، كه روی اين حتما بايد بحث بشود .- و معجزات ديگر حضرت . استاد : قبلا شقالقمر و معراج را پيشنهاد كردهاند . خوب است اجازهبدهيد كه ما اول راجع به قرآن بحث كنيم چون بحثی كه لازم و ضروری استمسأله خود قرآن است كه ما اول بايد ببينيم واقعا خود قرآن خودش رامعجزه میداند يعنی يك آيت |