میآورد . میخواهد بگويد اين را از سيسيموندی گرفت . - " و از آثار سن سيمون نظريه جبر اجتماعی را اخذ خواهند كرد . "كه همان جبر تاريخ باشد . - " و به ويژه انديشه ضد دولتگرايی را كه مطابق آن حكومت بايد تسليم" سازمان " اقتصادی شود . " مساله نقش دولت كه اينها گفتند ، كه هنوز هم به آن نرسيدهاند .- " فوريه انتقاد خود را در زمينه مبادلات برايشان به ارمغان خواهدآورد . " يعنی اين جهت را هم از او استفاده كردند . - " پرودون ناجیگرايی پرولتری را ، بلانكی انتظار شورآميز آنان را درمورد وقوع يك انقلاب قهرآميز شدت خواهد بخشيد . " اينها تقريبا مواد فكری اصلی بود . - و میگويد از قضا اين ديدگاه نوين با تغييرات بزرگ فكری و اخلاقیميان قرن نوزدهم به نحو فوقالعاده جالبی وفق میداد . يعنی چه ؟ يعنی پساز خردگرايی انتزاعی قرن هجدهم و تب و تاب شاعرانه آغاز قرن نوزدهم ،اروپا تشنه واقعيتهای قابل لمس تازهای بود . در قرن هجدهم بيشتر مسائلتعقلی بود و در ابتدای قرن نوزدهم كه سوسياليستهای به اصطلاح شاعرانه قدعلم كرده بودند بيشتر نظرياتشان خيلی رمانتيك بود و جامعه آماده بود تايك سلسله مسائل عينی و قابل لمس را ملاحظه كند ، كه میگويد پيشرفت "علم " پاسخگوی اين نيات شد و در چنين شرايطی است كه مثبت گرايی امثالاگوست كنت و سن سيمون و |