امكانات را به وجود میآورد ، و لهذا ما در آن مقاله " قرآن و مسالهایاز حيات " (1)اين بحث را كه عدهای میگويند امكان ندارد كه انسانمصنوعی به وجود بيايد ، امكان ندارد كه گياه مصنوعی به وجود بيايد ، اگرهم گياه مصنوعی به وجود بيايد خصلتهای گياه طبيعی را ندارد ، [ مطرح كردهو پاسخ گفتهايم . ] ما مصنوعی و غيرمصنوعی نداريم ، يعنی هيچ فرقی ميانانسانی كه در لوله ساخته شود با انسانی كه در رحم ساخته شود از نظرارتباط و انتسابش با خدا نيست . اگر انسانی را در لوله بسازند معنايشاين است كه همان شرايط و امكاناتی كه در رحم هست عين آن شرايط وامكانات را در اينجا به وجود میآورند . مگر حالا در رحم كه شرايط وامكانات را انسانها به وجود میآورند پس خدا خلق نكرده ؟ میگويد« " افرايتم ما تمنون " »هيچ فرقی نمیكند. اگر بشر نتواند، نه به دليلاين است كه اگر بشر بتواند معنايش اين است كه خالق شده . بشر نمیتواندخالق باشد . اگر نتواند ، شرايط و امكاناتش را كشف نكرده ، يا اگر كشفكرده عملا نتوانسته درست مساوی با آن فراهم كند . اگر بشر بتواند همانشرايط و امكانات را عينا مانند آن [ به وجودآورد خداوند آن انسان را خلقمیكند . ] ما اطلاعی از اين علم و از واقعيت نداريم ، نمیدانيم آيا بشرمیتواند تمام شرايط و امكانات را فراهم كند يا نه . حتی ساختن پروتوپلاسمكه الان بحثش مطرح است ما نمیدانيم چقدر شرايط دارد و آيا علم بشر روزیبه همه آن شرايط وقوف پيدا خواهد كرد يا نه ؟ ولی اين را میدانيم كه اگربشر آن شرايط را بشناسد قطعا عملی است ، يعنی محال است كه آن شرايطفراهم بشود و خداوند خلق نكند ، چون خداوند خلاق است ، خلاق غيرمتناهیاست ، يعنی فيض و جود غيرمتناهی دارد . امكان ندارد در جايی امكان وجودپيدا بشود و او خلق نكند . محال است شيئی امكان وجود پيدا كند و خدا خلقنكند . هر چه خلق نشده امكان وجود نداشته است . پس اگر ما شرايط وامكانات فراهم كرديم بايد خلق بشود . پس اينها حرف مفت است كه كليساگفته است دخالت در كار خدا كردی . كليسا نه خدا را شناخته و نه كار خدارا كه چنين حرفی زده است . پاورقی : . 1 رجوع شود به كتاب مقالات فلسفی(مجموعه آثار 13) ، اثر استاد شهيد، چاپ انتشارات صدرا . |