پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمديده
به قسمتى از خطبه معروف شقشقيه توجه كنيد :
[ 214 ]
تا آنكه سومين نفر از آن گروه ( يعنى عثمان ) در حاليكه پهلوهاى خود را باد كرده بود بپا خاست و فرزندان پدرش با او همدست شدند و مانند شترى كه گياه بهار را مىخورد ، مال خدا را مىخورند ، تا بالاخره رفتارش كار او را ساخت و پرخوريش او را برو در انداخت . آنگاه چيزى مرا به وحشت نيانداخت مگر اينكه مردم از هر طرف بسوى من هجوم آوردند بطوريكه حسن و حسين پايمال گرديدند و دو طرف جامهام پاره شد و سرانجام مانند گله گوسفندى كه در جايگاه خود قرار گرفته است دور من اجتماع كردند . هنگامى كه من به كار خلافت مشغول شدم ، گروهى بيعت مرا شكستند و جمعى از دين خارج شدند و برخى انحراف يافتند [ 1 ] گويا سخن خدا را نشنيدهاند كه مىگويد :
« اين سراى آخرت را براى كسانى كه در زمين سركشى و فسادى نمىخواهند قرار مىدهيم و عاقبت براى پرهيزكاران است . 2 آرى بخدا قسم آن را شنيده و بخاطر سپردهاند ليكن دنيا در نظر آنان زينت يافته و زيورش آنان را بخود جلب نموده است .
آگاه باشيد ، قسم به آن كسى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد اگر گروه ( بيعت كنندگان ) حاضر نمىشدند و به وجود
[ 1 ] كسانى كه نقض بيعت نمودند اصحاب جمل ، و گروهى كه از دين خارج شدند خوارج نهروان ، و انحراف يافتگان ، اصحاب صفين بودند .
-----------
( 2 ) سوره قصص آيه 83 .
[ 215 ]
پشتيبان ، حجت برقرار نمىشد و خدا با دانشمندان عهد نمىكرد كه به پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمديده راضى نگردند ، ريسمان خلافت را بر پشتش ميانداختم و آخر آن را به كاسهى اولش سيراب مىكردم ،
آنگاه در مىيافتيد كه اين دنياى شما نزد من ناچيزتر از عطسهى بز ماده است .