مردم نزد ما برابرند
على « ع » درباره گروهى از مردم مدينه كه به معاويه پيوستند ، به سهل بن حنيف انصارى ، فرماندار خود در مدينه چنين نوشته است :
پس از سپاس و درود ، به من خبر رسيده كه گروهى از نزد تو بطور پنهانى بسوى معاويه مىشتابند . تو بخاطر از دست رفتن آنان و محروم شدن از كمكشان افسرده مباش . همين بس كه آنها گمراه باشند و تو از ناحيه آنان درمان شوى [ 1 ] . اين گروه ، عدالت را شناختند و آن را
[ 1 ] منظور امام « ع » اين است كه فرار اين گروه ، در دلالت داشتن بر گمراهى آنان كافى است ، و ضلالت در ساختمان اجتماع درد شديدى محسوب مىشود و فرار كردن اين جمعيت گمراه ، باعث درمان اجتماع از اين درد مىباشد .
[ 197 ]
ديدند و شنيدند و بخاطر سپردند و دانستند كه مردم نزد ما در حق برابرند ، در عين حال بسوى خودپرستى گريختند ، خدا آنان را از رحمتش دور گرداند سوگند بخدا آنها از ستم فرار نكردند و به عدل و داد نپيوستند