بهترين و بدترين مردم
قسمتى از سخنانى است كه على « ع » هنگامى آن را ايراد كرد كه مردم نزد وى اجتماع نمودند و از اعمال ناپسند عثمان شكايت كردند و از او خواستند با خليفه سوم گفتگو كند و از وى بخواهد رضايت آنان را فراهم نمايد . امام « ع » نزد عثمان رفت و فرمود :
مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان واسطه قرار دادهاند .
[ 162 ]
بخدا قسم نمىدانم بتو چه بگويم چيزى نمىدانم كه تو آن را ندانى و ترا به چيزى كه آن را نشناسى راهنمايى نمىكنم ، آنچه ما مىدانيم تو نيز مىدانى و در چيزى بر تو سبقت نگرفتيم تا ترا از آن آگاه سازيم و با چيزى خلوت نكرديم تا آن را به تو ابلاغ كنيم . آنچه ما ديده و شنيدهايم تو نيز ديده و شنيدهاى . پس درباره خود از خدا بترس ، از خدا بترس ، زيرا بخدا قسم تو از كورى بينا نمىشوى و راهها آشكار است . بدان كه بهترين بندگان نزد خداوند پيشواى دادگرى است كه هدايت شده و راهنما باشد و بدترين مردم نزد خدا پيشواى ستمگرى است كه گمراه شده و ديگران بوسيلهى او ضلالت يافتهاند . من از پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : « روز قيامت پيشواى ستمگر را مىآورند در حاليكه مددكار و عذرخواهى ندارد ، او را در آتش دوزخ مياندازند و چنانكه آسيا مىچرخد در آتش گردش مىكند آنگاه در قعر دوزخ بازداشت مىشود » من ترا بخدا سوگند مىدهم كه مبادا پيشواى مقتول اين امت باشى ، زيرا قبلا گفته ميشد : در اين امت ،
پيشوائى كشته مىشود كه جنگ و خونريزى را تا روز قيامت بر آنان مىگشايد و كارها را بر آنان مشتبه مىسازد و تبهكاريها را ميان آنان گسترش ميدهد ، در نتيجه حق را از باطل تشخيص نمىدهند ، در فتنهها دست از حق برمىدارند و آشفته و نگران مىشوند . پس تو بعد از زيادى سن و سپرى شدن عمر ، براى مروان [ 1 ] مانند چارپائى كه دشمن آن را
[ 1 ] مروان پسر حكم ، معروف است ، او نويسنده و رايزن عثمان بود و در عواملى كه
[ 163 ]
به تندى ميراند مباش كه ترا به هر كجا خواست براند