حق باطل شدنى نيست
خطبه زيبائى است كه على « ع » آن را در مدينه در دومين روز بيعتش براى مردم مدينه ايراد كرده است . اين خطبه دربارهى بازگرداندن زمينها و اموالى كه عثمان از مال عموم بخشيده بود سخن ميگويد :
اى مردم ، من مردى از شما هستم ، آنچه به سود و زيان شما است به سود و زيان من نيز خواهد بود . آگاه باشيد هر قطعه زمينى كه عثمان تيول كرده و هر مالى از اموال خدا را بخشيده به بيت المال باز مىگردد ، زيرا
شورش و انقلاب سالم باشد ؟ بالاخره همان مسائلى كه پيش از بيعت انتظار آن ميرفت بعد از بيعت اتفاق افتاد .
[ 166 ]
هيچ چيز حق نخست را باطل نمىكند و اگر بخشيدهى عثمان را بيابم آن را به صاحبش باز مىگردانم هر چند در شهرها پراكنده شده باشد يا زنان بوسيلهى آن ازدواج كرده باشند و يا كنيزانى خريده شده باشند ،
زيرا در عدالت گشايش است و بر كسيكه عدالت تنگ گردد ستم تنگتر خواهد بود . [ 1 ] اى مردم ، آگاه باشيد اگر من افرادى از شما را كه دنيا آنان را در خود فرو برده و املاك را متصرف شدهاند و نهرها را جارى و بر اسبها سوار گرديده و كنيزان نازك اندام را براى خود گرفتهاند ، از آنچه در آن غرق شدهاند جلوگيرى كنم و آنان را بسوى حقوقشان كه مىدانند بازگردانم ، مىگويند : پسر ابو طالب ما را از حقوقمان محروم ساخت آگاه باشيد هر مردى از ياران پيامبر از مهاجران و انصار معتقد باشد كه به سبب مصاحبت با پيامبر بر ديگرى امتياز دارد ، فرداى قيامت برترى نزد خدا است . شما همه بندگان خدا هستيد و مال مال خداست كه ميان شما بطور مساوى تقسيم مىشود ، و در اين زمينه هيچكس بر ديگرى برترى ندارد
[ 1 ] يعنى كسى كه از تدبير كار خود بواسطه عدالت ناتوان باشد بواسطه ستم ناتوانتر است .
[ 167 ]