مردم در حقوق با يكديگر برابرند
سخنى است كه امام « ع » با طلحه و زبير پس از بيعت آنان بخلافت ، در حاليكه آن حضرت را بر مشورت نكردن و كمك نگرفتن از آنان در كارها ، نكوهش مىكردند ، ايراد فرموده است :
راستى شما براى چيز اندك خشم نموديد و فراوان را به تأخير انداختيد . بگوئيد ببينم شما در چه چيزى حق داشتهايد كه من شما را از آن بازداشتهام يا كدام بهرهاى را بخود اختصاص داده و شما را از آن محروم ساختهام يا از كدام حقى كه مسلمانى نزد من آورده ناتوان ماندهام يا نسبت به آن نادان بوده يا درباره آن اشتباه كردهام ؟ بخدا قسم من هرگز خواهان خلافت و در جستجوى حكومت نبودهام . اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت نموديد . هنگاميكه خلافت به من رسيد به كتاب خدا نظر نمودم و لذا در اين زمينه به رأى شما و رأى ديگران نيازمند نشدم ، و حكمى پيش نيامد كه نسبت به آن نادان باشم
[ 173 ]
تا با شما و برادران مسلمانم مشورت نمايم ، اگر چنين بود از شما و ديگران روى گردان نبودم .
اما مسئله برابرى كه يادآورى كرديد ، مسئلهاى است كه من به رأى خود و از روى هوس درباره آن حكم نكردم ، بلكه من و شما آنچه را پيامبر خدا « ص » آورده و از آن فارغ شده بدست آورديم . بنابراين من در آنچه خداوند از تقسيم آن فارغ گرديده به شما نيازمند نبودم .
خداوند دلهاى ما و شما را بسوى حق گرايش دهد و به ما و شما صبر عطا فرمايد . خدا رحمت كند مردى را كه حقى ببيند و به آن كمك نمايد يا ستمى ببيند و از آن جلوگيرى كند و به زيان ستمگر مددكار ستمديده باشد