جوابش را بده هر چند فاسق است . میآيد میبيند شمر بن ذی الجوشن است .روی يك علاقه خويشاوندی دور كه از طرف مادر با عباس دارد و هر دو ازيك قبيلهاند ، وقتی كه از كوفه آمده است به خيال خودش امان نامهایبرای ابوالفضل و برادران مادری او آورده است . به خيال خودش خدمتی كردهاست . تا حرف خودش را گفت ، عباس ( ع ) پرخاش مردانهای به او كرد ،فرمود : خدا تو را و آن كسی كه اين امان نامه را به دست تو داده است ،لعنت كند . تو مرا چه شناختهای ؟ درباره من چه فكر كردهای ؟ تو خيالكردهای من آدمی هستم كه برای حفظ جان خودم ، امامم ، برادرم حسين بن علیعليه السلام را اينجا بگذارم و بيايم دنبال تو ؟ آن دامنی كه ما در آنبزرگ شدهايم و آن پستانی كه از آن شير خوردهايم ، اينطور ما را تربيتنكرده است . جناب ام البنين همسر علی عليه السلام چهار پسر از علی دارد . مورخيننوشتهاند علی ( ع ) مخصوصا به برادرش عقيل توصيه میكند كه زنی برای منانتخاب كن كه « ولدتها الفحوله » ، از شجاعان زاده شده باشد ، از شجاعانارث برده باشد . « لتلد لی ولدا شجاعا » میخواهم از او فرزند شجاع بهدنيا بيايد . البته در متن تاريخ ندارد كه علی ( ع ) گفته باشد هدف ومنظور من چيست . اما آنها كه به روشن بينی علی معترف و مومنند ،میگويند علی آن آخر كار را پيش بينی میكرد . عقيل ، ام البنين راانتخاب میكند ، به آقا عرض میكند كه اين زن از نوع همان زنی است كه تومیخواهی . چهار پسر كه ارشدشان وجود مقدس اباالفضل العباس است از اينزن به دنيا میآيند . هر چهار پسر در كربلا در ركاب |