اين كتاب " الاحكام السلطانيه " ماوردی را كه يكی از معتبرترين كتابهایاسلامی است و مخصوصا اروپائيها و مستشرقين روی آن خيلی حساب میكنند ،مطالعه كنيد . اين كتاب نظامات اجتماعی اسلام را در حدود هزار سال پيش بيان كردهاست . ببينيد چه نظاماتی در دنيای اسلام بوده است و اصلا امر به معروف ونهی از منكر ، چه معنیای داشته و چه میكرده است . از آن مهمتر كتابیاست به نام " معالم القربه فی احكام الحسبه " كه خوشبختانه اين كتابرا ظاهرا يك مستشرق فرهنگی ( باز هم خدا پدر اين فرنگيها را بيامرزد كهاقلا میروند اين كتابهای نفيس خطی ما را از كتابخانهها در میآورند و چاپمیكنند ، ما كه اين عرضه را هم نداريم ) از يكی از كتابخانههای تركيه درآورده و چاپ كرده است . اين كتاب در قرن نهم نوشته شده . " حسبه " در آنجا يعنی همان امر بهمعروف و نهی از منكر . اصطلاحی بوده كه از قرن دوم هجری ، امر به معروفو نهی از منكر را " حسبه " میگفتهاند . محتسب كه شما میبينيد در اشعارما آمده است ، يعنی آمر به معروف و ناهی ازمنكر . آن تشكيلاتی كه دركشورهای اسلامی به نام تشكيلات حسبهای يا احتسابی بوده است ، افرادشيعنی آمرين به معروف و ناهين از منكر را میگفتند " محتسب " كه دراصطلاح شعرای ما زياد آمده است . مولوی ، حافظ و سعدی ، اين لغت رااستعمال كردهاند . سعدی میگويد : " چندان كه مرا شيخ اجل شمس الدينابوالفرج بن الجوزی . . . " میگويد استادم ابوالفرج بن الجوزی به من كهجوان بودم میگفت نرو در اين مجالس ، اينجا |