نكتهای را اقبال لاهوری از همين آيه استنباط كرده است كه نكته بسيارعالیای است . از ضمير حتی يغيروا استفاده كرده است . میگويد ( 1 ) قرآنمیفرمايد : « حتی يغيروا ما بانفسهم »، نمیگويد : حتی يغير ما بانفسهم .اگر چنين میگفت ، معنايش اين بود : خداوند اوضاع و احوالی را كه برایمردمی وجود دارد چه خوب و چه بد ، عوض نمیكند مگر آنوقت كه اوضاع واحوالی كه مربوط به خودشان است يعنی مربوط به روح ، اخلاق و خصوصياتی كهدر دست و عملشان است ، عوض شود . نه ، میفرمايد : يغيروا تا خودشان بهابتكار و دست خود و استقلال فكری خويش اقدام نكنند ، وضعشان عوض نمیشود. يعنی اگر ملت ديگری بيايد و بخواهد به قهر و جبر ، اوضاع و احوالمردمی را عوض كند ، مادامی كه خود آن مردم تصميم نگرفتهاند ، مادامی كهخود آن مردم ابتكار به خرج ندادهاند ، مادامی كه خود آن مردم استقلال فكریپيدا نكردهاند ، وضع آنها به سامان نمیرسد . ای مردم ! انتظار نداشته باشيد ديگران از خارج بيايند وضع شما راسروسامان دهند . ملتی كه بخواهد مستشار خارجی برايش تصميم بگيرد تا ابدآدم نخواهد شد ، چون او يغيروا نيست ، بايد يغيروا باشد ، بايد ابتكار وفكر و نقشه داشته باشد ، بايد خودش شخصا برای خود تصميم بگيرد و انتخابكند . هر وقت ملتی رسيد به جايی كه خودش برای خودش تصميم گرفت وخودش راه خود را انتخاب كرد و خودش در كار خود ابتكار به خرج داد ،چنين پاورقی : 1 - " اقبال شناسی " نوشته سيد غلامرضا سعيدی . |