پارهای بر اساس مبارزه با منكرات و فسادهايی كه در آن زمان به هر حالوجود داشته است . همه اين عناصر ، در حادثه كربلا كه مجموعهای است ازعكس العملها و تصميماتی كه از طرف وجود مقدس اباعبدالله عليه السلاماتخاذ شده دخالت داشته است . ابتدا درباره مسئله بيعت بحث میكنيم كه اين عامل چقدر دخالت داشت وامام در مقابل بيعت خواهی چه عكس العملی نشان داد و تنها بيعت خواستنبرای امام چه وظيفهای ايجاب میكرد ؟ همه شنيدهايم كه معاويه بن ابی سفيان با چه وضعی به حكومت و خلافترسيد . بعد از آنكه اصحاب امام حسن عليه السلام آنقدر سستی نشان دادند ،امام حسن يك قرارداد موقت با معاويه امضاء میكند نه بر اساس خلافت وحكومت معاويه ، بلكه بر اين اساس كه معاويه اگر میخواهد حكومت كندبرای مدت محدودی حكومت كند و بعد از آن مسلمين باشند و اختيار خودشان ،و آن كسی را كه صلاح میدانند ، به خلافت انتخاب كنند ، و به عبارت ديگربه دنبال آن كسی كه تشخيص میدهند [ صلاحيت خلافت را دارد ] و از طرفپيغمبر اكرم منصوب شده است ، بروند . تا زمان معاويه مسئله حكومت وخلافت ، يك مسئله موروثی نبود ، مسئلهای بود كه درباره آن تنها دو طرزفكر وجود داشت . يك طرز فكر اين بود كه خلافت ، فقط و فقط شايسته كسیاست كه پيغمبر به امر خدا او را منصوب كرده باشد . و فكر ديگر اين بودكه مردم حق دارند خليفهای برای خودشان انتخاب كنند . |