است ، شعار اباعبدالله ، اصحاب اباعبدالله و خاندان اباعبدالله . دراين شعارها ، مخصوصا شعارهای خود اباعبدالله ( ع ) گذشته از اينكه افرادخودشان را با يك رجز ، با يك رباعی معرفی میكردند ، گاهی جملههائیمیگفتند كه طی آنها نهضت خودشان را معرفی مینمودند . و مسئله مهم اينست. در تاريخ خيلی ديده میشود كه گاهی مردمی ، اجتماعی میكنند ، در يك جاجمع میشوند برای مقصد و هدفی . يك وقت میبينند در خارج ، با منظور ومقصود ديگری پخش میشود . در اوايل مشروطيت ايران خيلی از اين قضايا اتفاق افتاده است . بسياریاز مردم راجع به مشروطيت چيزی سرشان نمیشد . مردم را به نامهای ديگری درجائی جمع میكردند ، وقتی كه مردم متفرق میشدند ، میديدند چيز ديگری ازآب در آمد ، اعلام میكردند كه مردم جمع شدند درباره اين مطلب چنين گفتند، درباره آن مطلب چنان گفتند . برای اينكه مردم اينقدر رشد نداشتند كهخودشان مشخص كنند كه اين جمع شدن ما برای چيست ؟ برای چه هدف و مقصدیاست ؟ اباعبدالله ( ع ) در روز عاشورا شعارهای زيادی داده است كه در آنهاروح نهضت خودش را مشخص كرده كه من برای چه میجنگم ، چرا تسليم نمیشوم، چرا آمدهام كه تا آخرين قطره خون خودم را بريزم ؟ و متاسفانه اينشعارها در ميان ما شيعيان فراموش شده و ما شعارهای ديگری به جای آنهاگذاشتهايم كه اين شعارها نمیتواند روح نهضت اباعبدالله را منعكس كند .ائمه ما يكی پس از ديگری آمدند و دستور دادند كه |