دو طريق است : مستقيم و غير مستقيم . گاهی كه میخواهيد امر به معروف يانهی از منكر كنيد ، مستقيم وارد میشويد ، حرف را مستقيم میزنيد يعنی اگرمیخواهيد كسی را وادار به كاری كنيد میگوييد من از جنابعالی خواهش میكنمفلان كار را انجام دهيد . ولی يك وقت هم به طور غيرمستقيم به او تفهيممیكنيد ، كه البته موثرتر و مفيدتر است . يعنی بدون آنكه او بفهمد كهشما داريد با او حرف میزنيد ، از كسی كه فلان كار را كرده است تعريفمیكنيد ، كار او را توجيه و تشريح میكنيد ، میگوييد فلانكس در فلان موردچنين عمل كرده ، اينطور رفتار كرده و . . . تا او بداند و بفهمد . اين ،بهتر در او اثر میگذارد ، كما اينكه عمل هم به طور غيرمستقيم موثرتر است. حال برای روش غيرمستقيم ، حديث معروفی را برای شما ذكر میكنم .ببينيد اين روش چقدر موثر است : حسنين ( امام حسن و امام حسين ) عليهماالسلام در حالی كه هر دو طفلبودند ، به پير مردی كه در حال وضو گرفتن بود برخورد میكنند ، متوجهمیشوند كه وضوی او باطل است . اين دو آقازاده كه به رسم اسلام و رسومروانشناسی آگاه بودند فورا متوجه شدند كه از يك طرف بايد پيرمرد راآگاه كنند كه وضويش باطل است و از طرف ديگر اگر مستقيما به او بگويندآقا وضوی تو باطل است ، شخصيتش جريحه دار میشود ، ناراحت میشود ،اولين عكسالعملی كه نشان میدهد اينست كه میگويد نخير ، همينطور درستاست ، هر چه هم بگويی گوش نمیكند . بنابراين جلو رفتند و گفتند : ما هردو میخواهيم در حضور شما وضو بگيريم . |