مبارزه با او ( نه مبارزه با شخص او بلكه مبارزه با كار زشت او ) وبرای اينكه او را از كار زشتش باز داريد ، از او اعراض میكنيد ، وی رامورد هجر قرار میدهيد . يعنی با او قطع رابطه میكنيد . به عنوان مثال ، شخصی رفيق و دوست شماست ، با يكديگر صميمی و محشور ومعاشر هستيد ، روابطتان با يكديگر دوستانه است ، رفت و آمد داريد ، باهم گرم میگيريد ، مسافرت میرويد ، ميانتان هدايايی مبادله میشود . يكوقت اطلاع پيدا میكنيد كه همين رفيق و دوست صميمی شما دچار فلان عمل زشتشده است ، فلان كار زشت را مرتكب میشود ، فلان گناه قطعی و مسلم رامرتكب میشود . يكی از درجات و مراتب امر به معروف و نهی از منكر و درواقع يكی از اقسام تنبيه كه در مواردی بايد اجرا شود اينست كه شما نسبتبه او سردی نشان دهيد ، بی اعتنايی كنيد و آن صميميتی را كه سابقا به اونشان میداديد بعد از اين نشان ندهيد . اين خود ، نوعی تنبيه است . البتهانسان بايد در باب امر به معروف و نهی از منكر منطق به كار ببرد ، عملاو منطبق با منطق باشد . اين در موردی است كه اگر شما به آن شخصی كه بااو صميميت داريد قطع رابطه كنيد و نسبت به او سردی نشان دهيد ، اين عملشما نسبت به او تنبيه باشد و تنبيه تلقی شود . يعنی تحت يك زجر وشكنجه روحی قرار گيرد و اين عمل شما در جلوگيری از كار بد او تاثير داشتهباشد ، و الا مواردی هم هست كه كسی ، فرزند شما ، دوست شما ، جوانی ،مبتلا به عادت زشتی شده است و رابطه او با شما روی عادتی است كه ازگذشته داشته است . چه بسا از اينكه شما با او قطع رابطه كنيد |