اينكه اصلی از اصول دينشان شمرده میشد . انصافا در ميان ما شيعيان نيز اين مطلب خيلی كوچك شده است تا آنجاكه چند قرن است كه درباره امر به معروف و نهی از منكر در رسالههایعمليه مطلبی نمینويسند . تا آنجا كه من ديدهام ، در ميان رسالههای علميه، آخرين كتابی كه اين موضوع را مطرح كرده " جامع عباسی " شيخ بهائیاست كه تقريبا مربوط به سه و نيم قرن پيش است . ديگر بعد از آن ، اينموضوع حتی از رسالههای عمليه هم به طور كلی حذف شده است . در صورتی كهامر به معروف و نهی از منكر مثل نماز و روزه است . نبايد دفن شود . اينكه مسئله عبيد و اماء نيست كه بگوئيم امروز بردهای در دنيا نيست كهبخواهيم روی آن بحث كنيم و درست هم هست . زمانی كه برده وجود داشتهباشد ، بحث درباره احكامی كه در اسلام به نفع بردگان وجود دارد خوب است. وقتی بردهای نيست ، ديگر بحث درباره آن به طور كلی غلط و بیفايده است . ولی امر به معروف و نهی از منكر موضوعی نيست كه از بين برود .هميشه وجود دارد و بايد در راس مسائل قرار گيرد . هميشه بايد مطرح شودتا آن را فراموش نكنيم . بعضی از مستشرقين اروپايی نسبت به اسلام ادعايی دارند ( يا بگويمافترايی وارد میكنند ) و در بسياری از كتابهای خود تكرار میكنند . آنهااسلام را متهم میكنند كه دين قضا و قدری است ، دينی است كه برای بشرهيچگونه نقش فعال و مسئوليتی قائل نيست ، تعليم میدهد كه بايد وظايفبشر را به خدا واگذار كرد ، تو بايد همينطور منتظر باشی ببينی خدا چهمیكند . |