نهضت حسينی میدهد . به جهت اينكه روزهای اول است ، هنوز مردمی اعلامياری و نصرت نكردهاند ، دعوت و اعلام وفاداری نكردهاند . يك حكومتجابر و مسلط ، حكومتی كه در بيست سال گذشته ، در دوران معاويه خشونتخودش را به حد اعلا نشان داده است ، [ تقاضای بيعت میكند . ] معاويهمخصوصا در ده سال دوم حكومت و سلطنت خود به قدری خشونت نشان داده كهبه اصطلاح ، تسمه از گرده همه كشيد . كاری كرد كه در تمام قلمرو او حتیمدينه طيبه و مكه معظمه در نمازهای جمعه علی بن ابی طالب را علی رووسالاشهاد به عنوان يك عمل عبادی لعنت میكردند . و اگر صدای كسی در میآمد، ديگر اختيار سرش را نداشت ، سرش از خودش نبود . آنچنان تسمه ازگرده ها كشيده بود كه در اواخر عهد او نام علی را بر زبان آوردن جرم بود. اين ، متن تاريخ است . اگر میخواستند بگويند علی بن ابی طالب ، بااشاره و بيخ گوشی میگفتند . كار به آنجا كشيده بود كه اگر حديثی مربوط بهعلی بود و در آن ، فضيلتی ولو كوچكترين فضيلت از علی گنجانده شده بود ،محدثين و راويها كه احاديث را برای يكديگر روايت میكردند ، درصندوقخانههای خلوت ، پردهها را میآويختند ، درها را میبستند ، يكديگر راقسم میدادند كه اينرا فاش نكنی ، از قول من همه جا نقل نكنی ، اگرمیخواهی روايت كنی برای آدمی روايت كن كه صد درصد راوی باشد و جذببكند و افشا نكند . در يك چنين شرايط سختی ، جانشين همين آدم ، خليفه شده است و از اوجوانتر ، مغرورتر ، سفاكتر و بی سياستتر كه حتی |