هستند نه يزيد و حكومت وقت ، به آن شيعيان سست عنصر میگويد : مرادعوت كرديد ، من آمدم . نمیخواهيد ، بر میگردم . شما مرا دعوت كرديد ،دعوت شما برای من وظيفه ايجاب كرده ، اما حالا كه پشيمان شديد ، من برمیگردم . آيا اين ، يعنی ديگر بيعت هم میكنم ؟ ابدا . آن ، عامل و مسئلهديگری است ، چنانكه خودش گفت : اگر در تمام روی زمين يك نقطه وجودنداشته باشد كه مرا جا بدهد ( نه تنها شما مرا جا ندهيد ) باز هم بيعتنمیكنم . از نظر عامل امر به معروف و نهی از منكر كه از اين نظر امام حسين ديگرمدافع نيست ، متعاون نيست ، بلكه يك مهاجم است ، يك ثائر و يكانقلابی است چطور ؟ نه ، از آن نظر حسابش سر جای خودش است . يكی از اشتباهاتی كه نويسنده كتاب " شهيد جاويد " در اينجا كردهاست ، به نظر من اينست كه برای عامل دعوت مردم كوفه ، ارزش بيش ازحد قائل شده است ، گوئی خيال كرده است كه عامل اساسی و اصلی ، اين است. البته اينها ، اجتهاد و استنباط است . خوب ، يك كسی استنباط میكند ،اشتباه میكند . اشتباه كرده است . غير از اين من چيزی نمیخواهم بگويم .يك اجتهاد اشتباه بوده است . خير ، در ميان اين عاملها ، اتفاقاكوچكترين آنها از نظر تاثير ، عامل دعوت مردم كوفه است . و الا اگر عاملاساسی اين میبود ، آنوقتی كه به امام خبر رسيد كه زمينه كوفه ديگر منتفیشد ، امام میبايست دست از آن حرفهای ديگرش هم بر میداشت و میگفتبسيار خوب ، حالا كه اينطور شد ، |