معروف و نهی از منكر است . تازه اين ، يك درجه و يك مرحلهاش است ،و داستان درازی دارد . زين العابدين چه گفت ، يكی از دختران امام حسينچه گفت ، كنار بازار كوفه ، زينب چه خطابهای انشاء كرد ! زين العابديندر آنجا چه خطابهای انشاء كرد ، در بين راه چه كردند ، در خرابه يا درخيابانها و كوچهها با مردم كه مواجه میشدند ، چه میگفتند و از همه اينهابه نظر من بالاتر ، آن خطابه بسيار غراء زينب سلام الله عليها در مجلسيزيد بن معاويه است . در آنجا ديگر صحبت بيست و چهار ساعت و چهل وهشت ساعت نيست . نزديك يك ماه است كه زينب در چنگال اينها اسيراست و حداكثر زجری را كه به يك اسير میدهند به او دادهاند . ولی بينيددر مجلس يزيد چه كرده است ؟ ! پس در نهضت حسينی ، عنصر امر به معروف و نهی از منكر را ، از اينوجهه و جهتهم بايد در نظر گرفت كه اين نهضت ، يك نهضت امر به معروفو نهی از منكر بود ، و آثار اين امر به معروف و نهی از منكر را هم بايدكاملا بررسی كرد ، مخصوصا در خودشام كه چگونه شام را زير و رو كرد .مطلب ديگری كه خواستم برای شما عرض كنم ، اينست : فقهای ما در باب امر به معروف و نهی از منكر دو مطلب گفتهاند كهبايد آنها را توضيح دهيم . يكی اينست كه امر به معروف و نهی از منكر درجايی است كه انسان احتمال اثر بدهد . معنی اين جمله چيست ؟ امر بهمعروف و نهی از منكر يك قانون تعبدی مثل نماز يا روزه نيست كه البتهحكمت و فلسفه و اثری دارد ولی به ما مربوط نيست كه ببينيم اگر اثرخودش را میبخشد ، انجام |