مجلس ابن زياد میشوند ، بعد از آنهمه شكنجههای روحی و جسمی ، چه حالتیدارند . زينب سلام الله عليها را وارد مجلس ابن زياد میكنند . او زنیاست بلند بالا . عدهای تعبير كردهاند : و حفت بها اماوها يعنی كنيزانشدورش را گرفته بودند . مقصود كنيز به معنای اصطلاحی نيست . چون همهزنهای اصحاب كه شركت كرده بودند ، برای زينب سيادت و بزرگواری قائلبودند ، خودشان را مثل كنيز میدانستند . اينها دور زينب را گرفته بودندو زينب در وسط اينها وارد مجلس ابن زياد شد ولی سلام نكرد ، اعتنا نكرد. ابن زياد از اينكه او احساس مقاومت كرد ، ناراحت شد . سلام نكردنزينب معنايش اينست كه هنوزاراده ما زنده است ، هنوز هم ما به شمااعتنا نداريم ، هنوز هم روح حسين بن علی در كالبد زينب میگويد :« هيهات منا الذله ، » هنوز میگويد : « لا اعطيكم بيدی اعطاء الذليل و لاافر فرار العبيد يا : لا اقر اقرار العبيد » ( 1 ) ابن زياد از اين بی اعتنائی سخت ناراحت شد . میفهميد اين كيست . همهگزارشها به او رسيده بود . وقتی فهميد زنی از همه محترمتر است و زنانديگر با احترام خاصی دورش را گرفتهاند ، لابد حدس میزد كه او كيست چونخبر داشت كه كی هست ، كی نيست . در عين حال گفت : من هذه المتكبره ؟يا : من هذه المتنكره ؟ ( دو جور ضبط كردهاند ) . اين متكبر ، اين زنپرنخوت پاورقی : 1 - ارشاد مفيد ص 235 [ خود را همچون شخصی ذليل و درمانده به دست شمانمی سپارم ، و چون بندگان نيز نخواهم گريخت ] يا [ چون بندگان اقرار واعتراف نخواهم كرد ] . |