دروغ نام حقوق بشر ، نام آزادی ، نام انسانيت بر آن گذاشتهاند ) همينقضيه است . يهوديهای دنيا بعد از اينكه از ملتهای غير مسلمان زجر وشكنجه و آزار میبينند ( در روسيه ، آلمان ، و بسياری از نقاط دنيا ) ،بزرگانشان مینشينند میگويند تا وقتی كه ما در اطراف دنيا متفرق هستيم ،در هر جا اقليتی هستيم ، سرنوشت ما همين است . ما بايد مركزی راانتخاب كنيم و همهمان آنجا جمع شويم ، اتباع مذهب يهود آنجا جمع شوند .اول هم جايی را كه فكر نمیكنند ، فلسطين است ، جاهای ديگر را فكر میكنند، بعد جنگ بين الملل اول پيش میآيد ( البته من خلاصهاش را عرض میكنم ،میتوانيد كتابهائی را كه در اين زمينه نوشته شده است ، بخوانيد . )متفقين با عثمانيها میجنگند . من نمیخواهم از عثمانيها دفاع كنم ، ولی هرچه بود ، حكومت واحدی بود . اگر ظالم هم بود ، بالاخره واحد بود . اعرابساده لوح از حكومت عثمانی به ستوه آمده بودند . تحريك متفقين راپذيرفتند . از داخل ، عليه حكومت عثمانی جنگيدند به وعده اينكه به خودآنها در مقابل عثمانيها استقلال بدهند . انگليسها به اينها قول قطعی دادند كه ما به شما استقلال میدهيم به شرطاينكه به نفع ما با عثمانيها بجنگيد . اين بيچارهها جنگيدند . در خلالی كهاين بدبختيهای نادان ناآگاه داشتند با دولت تا حدودی اسلامی خودشانمیجنگيدند ، انگلستان قول و قرار خودش را با حزب صهيونيسم كه تازهتشكيل شده بود محكم كرد كه فلسطين را میدهيم به شما در قلب كشورهایاسلامی . جامعه ملل به وجود میآيد ( عدالت را ببينيد ! ) و تصويب میكند |