نيست كه در واقع و نفس الامر يعنی در متن اسلام امر به معروف و نهی ازمنكر ، ارزشی داشت و حسين بن علی آمد و ارزش اين اصل را در متن اسلامعوض كرد . اين ، كار حسين بن علی نيست ، كار پيغمبر خدا هم نيست ، كارخداست . خدا كه خود اين اصول را بر بندهاش ، برای بندگانش فرستاده است ،برای هر اصلی يك درجه ، يك مرتبه و ارزشی قرار داده است . حتی پيغمبرقادر نيست تصرفی در اينگونه مسائل بكند و در متن واقع اسلامی تاثيربگذارد . مقصودم اين است كه نهضت حسينی اصل امر به معروف و نهی ازمنكر را از نظر استنباط و اجتهاد و علماء اسلامی و به طور كلی مسلمين بالابرد . اصطلاحی طلاب علوم دينيه دارند ، میگويند : مقام ثبوت و مقام اثبات .مقام ثبوت ، يعنی مقام واقع . در مقام واقع و نفس الامر ، هر چيزی دريك حد و درجهای است . به قول فلاسفه جديد ، شی فی نفسه و شی برای ما .مقام ثبوت ، مقام شیء فی نفسه است و مقام اثبات ، مقام شیء برای ماست. توضيح مطلب اينست : فرض كنيد يك عده پزشك قلب در يك شهر وجوددارند . در مقام واقع و نفس الامر ممكن است همه اينها در يك درجه باشندو ممكن است آقای " الف " درجهاش در حد اعلا باشد ، يعنی بهترين ومتخصص ترين و عالمترين طبيب قلب باشد ، آقای " ب " درجه دوم ، آقای" ج " درجه سوم و آقای " د " درجه چهارم باشد . اما مردم چگونهمیشناسند ؟ آنها در نزد مردم چه ارزش و اعتباری دارند ؟ آيا ارزش واعتباری كه اجتماع برای آنها قائل است ، با ارزش و اعتباری كه در واقعو نفس الامر |