كرده بود و آن ، يك لئامت و پستیای بود كه اين مردم به خرج دادند ،پستیای كه با روح انسانيت و اسلام ضديت دارد و تاريخ اسلام نشان میدهد كههيچگاه اسلام اجازه نمیداد با هيچ دشمنی چنين رفتار شود ، يعنی برای اينكهدشمن را سخت در مضيقه قرار دهند ، آب را به رويش ببندند . به علی بنابی طالب چنين پيشنهادی شد و میتوانست اين كار را نسبت به معاويه بكند، نكرد . خود حسين بن علی همين حر را با اصحابش با اينكه دشمنش بودند ،در بين راه سيراب كرد . مسلما حر يادش بود كه ما آب را به روی كسیبستيم كه آن روزی كه تشنه بوديم ، بدون اينكه از او بخواهيم ، ما راسيراب كرد . او چقدر شريف و عالی و بزرگ بود و هست و ما چقدر پستيم !گفت : مردم كوفه ! شما خجالت نمیكشيد ؟ ! اين فرات مثل شكم ماهی برقمیزند . آبی را كه بر همه موجودات جاندار حلال است ، انسان ، حيوان اهلی، وحشی و جنگلی از آن میآشامد ، شما بر فرزند پيغمبر خود بستهايد ؟ ! اينمرد میجنگد تا شهيد میشود . اباعبدالله او را بی پاداش نگذاشت ، فوراخود را به بالين اين مرد بزرگوار رساند . برايش غزل خواند : « و نعمالحر حر بنیرياح » ( 1 ) اين حر رياحی چه حر خوبی است . مادرش عجب اسمخوبی برايش انتخاب كرده است . روز اول گفت حر ، آزاد مرد . راستی كهتو آزاد مرد بودی . حسين است ، بزرگوار و شريف است ، تا حدی كهمیتواند اصحاب خود را تفقد میكند . اين خودش امر پاورقی : 1 - مقتل مقرم ص . 303 |