مرگ در نظر مردان خدا ترس از مرگ ، غريزی و طبيعی هر موجود جاندار است ، از كوچك ترين طبقات موجودات زنده مانند حشرات و بلكه از جاندارهای تك سلولی گرفته تا بزرگ ترين و زورمندترين حيوانات مانند فيل و شير همه از مرگ فرار میكنند ، آنجا كه میبينند پای مرگ در ميان است راه فرار پيش میگيرند . فكر مرگ و تصور مرگ وحشتناك ترين تصورات است . آدمی از هيچ چيزی به اندازه مرگ نمیترسد بلكه از هر چيز ديگر كه میترسد به خاطر مرگ میترسد ، از آن جهت میترسد كه آن چيز موجب مرگ وی گردد ، اگر پای مرگ در ميان نبود آدمی از چيزی وحشت نداشت . قوی ترين مردان جهان آن وقت كه خود را در چنگال مهيب مرگ ديدهاند اظهار عجز و ناتوانی كردهاند ، كوچك و حقير گشتهاند ، فكرشان و عقيدهشان عوض شده . مأمون خليفه مقتدر عباسی آن وقت كه آخرين لحظات عمر خود را طی میكرد و دانست كه ديگر آفتاب عمرش به لب بام رسيده دستور داد او را در ميان خيمه گاهها و خرگاههای سپاهيانش ببرند ، شب بود و دشت وسيع از |