كه تنها اينكه خليفه و زمامدار بيدار و عادل و خير خواه و طالب رضای خداباشد ، قادر بر حل مشكلات باشد كافی نيست ، عامه مردم هم بايد هوشيار وآشنا به حقوق و وظايف خود باشند ، بايد از هوشياری و ميل به عدالتبهرهمند باشند ، بايد آنها هم خواستار حق و عدالت بوده باشند .خود اميرالمؤمنين سلام الله عليه در يكی از نامهها به يكی از عمال خودمینويسد : حقی كه مردم بر والی دارند اين است كه نعمتها اخلاق او را تغيير ندهد وبه طول زمان زمامداری مغرور نگردد ، بين خود و مردم فاصله ايجاد نكند ،به مردم نزديك باشد . حق شما بر من اين است كه مطلبی را بر شما پنهاننكنم مگر آنكه مربوط به اسرار جنگ باشد ، ديگر اينكه هيچ كاری را بدونمشورت شما انجام ندهم مگر آنكه مطلبی باشد كه تكليفش را اسلام معين ومشخص كرده ، ديگر اين كه همه شما را به يك چشم نگاه كنم . بعد از قسمتهايی به نكته ديگری در اين موضوع اشاره میكند ، میفرمايد :" « و ليس امرو و ان عظمت فی الحق منزلته و تقدمت فی الدين فضيلتهبفوق ان يعان علی ما حمله الله من حقه و لا امرؤ و ان صغرته النفوس واقتحمته العيون بدون ان يعين علی ذلك او يعان عليه » " ( 1 ) اين جملهدر زمينه تعاون بر حقوق است كه همه بايد با پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 214 |