هست كسی ديگر را راه ندهند ، امام اجازه نداد و فرمود : " مؤمنسبكبارتر و بی تكلف تر از اينهاست " . سعدی از زبان فقير زادهای خطاببه توانگر زادهای مثل برای اين مطلب آورده است ، میگويد : " توانگر زادهای ديدم بر سر گور پدر نشسته و با درويش بچهای مناظرهدر پيوسته كه صندوق تربت ما سنگين است و كتابه رنگين و فرش رخامانداخته و خشت پيروره در او ساخته ، به گور پدرت چه ماند كه خشتی دوفراهم آورده و مشتی دو خاك بر آن پاشيده . درويش پسر اين بشنيد و گفت: تا پدرت زير آن سنگهای گران بر خود بجنبيده باشد پدر من به بهشترسيده بود " . باباطاهر میگويد :
دلا راه تو پر خاك و خسك بی |
گذرگاه تو بر اوج فلك بی |
گر از دستت بر آيد پوست از تن |
بر آور تا كه بارت كمترك بی |