مافات را جبران كنيم . در قرآن كريم حال مردمان تفريط كار و عمر ضايع كن را بعد از مرگ چنينبيان میكند كه آنها با التماس میگويند : خدايا ما را برگردان به دنيا تابه عمل صالح ، گذشته از دست رفته را جبران كنيم . جواب میرسد : ديگراين راه برگشت ندارد . در احوال يكی از مردان خدا مینويسند كه در خانه خود قبر خود را كندهبود و گاهی میرفت و در آنجا میخوابيد و بعد به خود چنين تلقين میكرد كهفرض میكنيم من مردهام و التماس میكنم كه مرا برگردانيد به دنيا تاگذشته از دست رفته را جبران كنم و از گناهان توبه كنم ، عمل صالح بجابياورم ، و فرض میكنم كه استثنائا اين تقاضا و خواهش تنها در مورد منپذيرفته شده و اجازه داده شده و به دنيا برگردم و عمل صالح انجام دهم .به اين ترتيب آن مرد خداشناس به خود تلقين و موعظه میكرد . آدمی نبايد اين قدر در غفلت بسر ببرد كه احتياج به چنين عمليات وحشتآوری برای تذكر و بيداری خويش داشته باشد ، بايد بيدارتر و هشيارتر ازاينها باشد ، بايد از اطوار زندگی خود يعنی از اينكه میبيند روزگار بدونيك لحظه سكون و آرامش ، او را مرحله به مرحله حركت داده ، از كودكی بهجوانی و از جوانی به پيری آورده پند بگيرد ، بايد به اين حقيقت پی ببردكه جهان دستگاه مساعدی است برای كشت و زرع ، و زارع ، آن میدرود عاقبتكار كه كشت :
خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم |
ديبا نتوان بافت از اين پشم كه |
رشتيم بر لوح معاصی خط عذری نكشيديم |
پهلوی كبائر حسناتی ننوشتيم |
پيری و جوانی چو شب و روز بر آمد ما شب شد و روز آمد و بيدارنگشتيم