حق از آنها سلب نمیشود كه به همكاری دعوت بشوند ، سخن كه به اينجا رسيديكی از مستمعين مثل اينكه تهييج شد و تحت تأثير و احساسات خود قرارگرفت ، از جا حركت كرد و از آن حضرت تشكر و ثنای بليغی كرد ، بعد ازحرفهای او دو مرتبه حضرت به سخن در آمد و جملههايی فرمود ، از آن جملهها من امشب فقط يك نكته را كه باز در مورد حق است و مكمل مطالب گذشتهاست عرض میكنم ، آن نكته اين است كه حضرت آمادگی خود را برای شنيدنهر نوع انتقادی و عرضه داشتن پيشنهادهای اصلاحی ذكر میكند و میگويد با منبه تعارف و رودرواسی و مجامله رفتار نكنيد ، هر چه به نظرتان میرسدبگوييد ، فرمود : " « و لا تخالطونی بالمصانعة و لا تظنوا بی استثقالا فیحق قيل لی و لا التماس اعظام لنفسی ، فانه من استثقل الحق ان يقال له اوالعدل ان يعرض عليه كان العمل بهما اثقل عليه » " ( 1 ) با من باتعارف و تملق و رودرواسی رفتار نكنيد ، گمان نبريد كه گوش من برایشنيدن انتقاد و عرضه شدن اينكه مقتضای حق اين است كه چنين و چنان باشیسنگين است ، بدانيد آن كس كه شنيدن انتقاد و تذكرات و سخن حق بر گوششثقيل است عمل بر طبق حق بر او سنگين تر خواهد بود ، علامت اهل حق و اهلعدل اين است كه از تذكرات و انتقادات پروا ندارند . اين جمله را برای اين فرمود كه قبلا آن مرد پا شده بود و از آن حضرتمقداری ثنا و ستايش كرده بود ، خواست به مردم بفهماند كه گمان نكنيد منخوشم میآيد كه از من تعريف كنيد ، بنای كار را بر پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 214 |