كرده و كمتر كسی هم متوجه شده كه اين متاع تقلبی است . آيا باور میكنيدكه اين روحيه تنبل و جامد و سرد و خشك ما معلول همان متاعهای تقلبی روحیاست ؟ ! لابد شنيدهايد كه در اسلام دستور و قانونی هست مبنی بر اينكه نشر و خريدو فروش و حتی قرائت كتب ضلال حرام است مگر برای افراد معدودی كه تحتتأثير آن كتابها قرار نمیگيرد و با خواندن و قرائت آنها گمراه نمیشوند .اين دستور شايد در نظر بعضیها عجيب و غير قابل قبول جلوه كند و منافی بااصول آزادی تلقی شود ، ولی اگر درست توجه كنيم میبينيم از نظر كلی ، اينقانون نه تنها بی اشكال است بلكه خيلی هم لازم و ضروری است . كتب ضلاليعنی نشريات منحرف كننده ، خواهيد گفت كه مقياس انحراف و ضلالتچيست ؟ جواب اين است كه خوبی و بدی هر چيزی را از روی آثارش بايدشناخت ، بايد ديد آن كتاب چه اثری در روح خوانندهای كه مطالب آن رامیپذيرد میگذارد ؟ همان طوری كه اگر از ما درباره غذای خوب و غذای فاسدو مسموم بپرسند عينا همين جواب را خواهيم داد . كتابی كه نتيجهاشبدبينی و دلسردی ، يا تحريك شهوات و بی اعتنايی به مقررات عفت و اخلاق، يا بی ايمانی و بی بند و باری است البته كتاب ضلال است . همان طوریكه كتاب ضلال هست ، نطق و خطابه ضلال هم هست ، فيلم ضلال هم هست ، درهمه اين موارد بايد به اثر و نتيجه ای كه عايد روحيه بشر میشود توجه كنيمو با آن مقياس بسنجيم ، مجموعا اين نتيجه به دست میآيد كه هر فرد از آننظر كه مدير وجود خويش و مسؤول سعادت خويشتن است موظف است كه درمورد افكاری كه |