باشد هرگز با مردم با غدر و فريب رفتار نمیكند . در روزگار ما بعضینادانان خدعه و فريب را يك نوع حسن سياست و حسن تدبير به حسابمیآورند . گاه هست كه اشخاص بصير به تحولات و گردش امور هم راه حيله ونقشه شيطانی را میدانند ولی امر و نهی الهی مانع به كار بردن آن نقشهشيطانی است ، لهذا در عين قدرت و توانايی كامل از به كار بردن آن صرفنظر میكنند ، ولی آنها كه پايبند دين و حقيقت نيستند انتظار اينگونهفرصتهای شيطانی را میكشند كه در موقع خود استفاده كنند " . ديشب ضمن اينكه به محتويات نهج البلاغه كه مجموعهای از سخنان بلند وآسمانی اميرالمؤمنين علی عليه السلام است اشاره كردم ، عرض كردم در اينكتاب درباره بعضی موضوعات ، مكرر بحث شده و چند موضوع را به عنوانمثال عرض كردم . يكی از آن موضوعات توضيح و دفاع از روش مخصوصی استكه علی عليه السلام در سياست و اداره امر خلافت به كار میبرد ، و چون آنراه و روش و آن سياست برای غالب افراد كه خود را اهل تدبير و سياستمیدانستند غير قابل هضم بود لهذا مكرر در اطراف اين مطلب توضيحاتی دادهو از آن دفاع فرموده است . مقدمتا بايد عرض كنم كه از همان ابتدا كه علی عليه السلام زمان امور رابه دست گرفت بعضی از دوستان و علاقه مندان آن حضرت راجع به دو موضوعپيشنهادهايی داشتند و در حقيقت به سياست آن حضرت اعتراض داشتند . دردو شب قبل عرض كردم كه علی عليه السلام در آن مدت پر انقلاب و پر آشوبخلافت ، دشمنانش او را به دو كار متهم میكردند كه علی از آنها بری بود و |