محدود است و بالاخره در اختيار افراد معينی قرار میگيرد آنها بگيرند ،ولی خداوند متعال يك نوع بی نيازی و عزت و مهابتی ديگر در ميان همهمردم به طور متساوی تقسيم كرده كه همه میتوانند از آنها برخوردار شوند ،فقط اندكی معرفت و زحمت لازم دارد و آن عبارت است از تحصيل اصولی محكمدر زندگی بر مبنای خداشناسی و تقوا و ديانت . آدم خداشناس و متقی وسليم النفس كه اهل عقيده و مسلك و شخصيت اخلاقی و معنوی است خود بخوددر نظر همه محبوب و محترم است ، در عين محبوبيت عظمت و جلال و مهابتدارد و در عين حال هر وقت احتياج و نيازی پيدا كند همه مردم او را مثلخود و برادر خود میدانند ، در زندگی و سعادت همه مردم شريك است . آری، نعمتهای مادی محدود و قسمت شده است ، اگر انسان محور آرزوهايش حوائجمادی باشد هيچ وقت به آنها نمیرسد ، زيرا به هر آرزويی كه برسد آرزويیبزرگ تر در جلو چشمش نمايان میشود ، دائما احساس اضطراب و نگرانیمیكند ، اطمينان و رضايت خاطر كه رمز سعادت است هيچ وقت برايش دستنمیدهد ، ولی امور معنوی و روحانی ، روح بشر را قانع میكند و به اورضايت خاطر و اطمينان میدهد . اين است كه بزرگان گفتهاند : مثل آرزوهایباطل دنيوی مثل آب شور است ، نه تنها انسان را سيراب نمیكند و رفعتشنگی نمینمايد ب لكه تشنگی و عطش وی را اضافه میكند و شخص بيشترمیآشامد تا آنجا كه او را میكشد :
آن شنيدستی كه در صحرای غور |
بار سالاری بيفتاد از ستور |
گفت چشم تنگ دنيا دار را |
يا قناعت پر كند يا خاك گور |