ديگراناند از حدود منطقه و رنگ و نژاد و زبان و خصوصيات يك ملتبالخصوص خارج میباشند ؟ برای آنكه عظمت و رفعت آنها آنان را در مقامیقرار داده كه با همه قارهها و منطقهها ، رنگها و نژادها ، زبانها وعادتها نسبت متساوی دارند . در دنيا به اين حقيقت معترف است كهبزرگان علم و دانش و اخلاق و معنويات متعلق به همه جهان میباشند .رسول خدا فرمود : اگر میخواهيد وجود شما مثل ابر و باران و ماه وخورشيد نعمت شامل و جامعی بشود كه به همه احاطه پيدا كند ، رفعت وعظمت پيدا كنيد ، چه رفعت و چه عظمتی ؟ رفعت و عظمتی كه از صفات عالیانسانيت برای انسان پيدا میشود ، رفعت و عظمتی كه وابسته به مال وثروت نيست كه خطر دزديدن و سوختن و غرق شدن داشته باشد ، وابسته بهمقام اجتماعی نيست كه با يك تصميم ما فوق يكباره معدوم شود ، رفعت وعظمتی كه با روح و جان شما يكی بشود . تزاحمها و تصادمها و تنازعها مولود محدوديت و ضيق است ، وقتی كهطالب زياد شد و مطلوب كم ، وقتی گرسنه زياد شد و طعمه وافی نبود ، خواهناخواه جنگ و نزاع و خونريزی پيدا میشود . اما اين نكته را بايد در نظرداشت كه گاهی نه ضيق است و نه محدوديت و در عين حال مزاحمت وجود دارد، و آن در وقتی است كه روح انسان گرفتار ضيق و محدوديت يعنی نظر تنگی وحرص و آز بشود ، در اين وقت است كه برای بشر يك حالت سبعيت ودرندگی پيدا میشود ، حاضر است برای نيم دانگ كه به خودش برسد موجباتزيان و بدبختی ديگران را فراهم سازد ، آدمی كه گرفتار حرص و طمع است |