شمشير فرقش را شكافته ، وقتی كه فرزندان عبدالمطلب يعنی خويشان واقربای نزديك خود را آنجا میبيند و در قيافه خشمناك اينها میخواند كهممكن است شهادت او و مرگ او سبب شود كه آنها به عنوان مسبب و شريكجرم ، خون عدهای را بريزند خطاب به آنها میفرمايد : " « يا بنیعبدالمطلب لا الفينكم تخضون دماء المسلمين خوضا تقولون قتل اميرالمؤمنينقتل اميرالمؤمنين ، الا لا يقتلن بی الا قاتلی ، انظروا اذا انا مت منضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة » " ( 1 ) نكند بعد از من در خون مردموارد شويد و قتل اميرالمؤمنين را شعار خود قرار دهيد ، من اگر با اينضربت مردم شما فقط يك ضربت به او بزنيد نه بيشتر . اميرالمؤمنين سياست و هدفش همان احكام اسلام بود ، در بستر هم كهافتاده بود همان سياست و همان هدف ورد زبانش بود ، به حسنين عليهماالسلام میفرمايد : « اوصيكما و جميع ولدی و اهلی و من بلغه كتابی بتقوی الله و نظم امركمو صلاح ذات بينكم فانی سمعت جدكما صلی الله عليه و اله يقول : صلاح ذاتالبين افضل من عامة الصلوه و الصيام ، الله الله فی الايتام فلا تغبواافواههم و لا يضيعوا بحضرتكم ، و الله الله فی جيرانكم فانهم وصية نبيكممازال يوضی بهم حتی ظننا انه سيورثهم ، و الله الله فی القرآن لا يسبقكمبالعمل به غيركم ، و الله الله فی » پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، نامه . 47 |